من مرده روی خاک

امروز بعد مدتها رفتم قبرستان سر خاک پدرم اینگاری هیچی نمی دیدم هیچی هیچی ...

رفتم دست بزام روقبر فاتحه بلب نمی اومد فقط نشستم به قبر پدرم نگاه...

به اطراف نگاه اینگار نه قبرستون نه مکانی..گفتم بابا تو مرده زیر خاکی 

من مرده روی خاک

بابا چی می شد از لذت شبانت می گذشتی تا من خلق نشم بابا

بابا دنیایی که باید توش عین مرده باشم چه فایده هست  توش بابا

کاش منم بودم اون زیر تنهای تنها با خودم مثل خودت که تنهایی و راحت ازین دنیا و شروشورش

بابا دنیا جاش برات تنگ بود اضافی بود برات سریع تورو بلعید تو خودش

بابا پس چرا من اضاقه من مرده اون زیر نیستم به کدوم گناه باید بودن روی خاک رو

با همه مردگی جسم و دلم تحمل کنم روی زمین

بابای من مهربونم دعاکن دعاکن منو رهاکن ازین دنیا ترو بحسین قسم دعاکن بمیرم من این دنیا این آدما هیچی دنیارو نمیخوام خسته شدم ازین همه شکنجه بابا  دعاکن بمیرم....